سفارش تبلیغ
صبا ویژن





درباره نویسنده
دی 86 - آتش عشق
م . روستائی
بیان شوق چه حاجت که شرح آتش دل / توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد ...
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
خرداد 87
تیر 87
مرداد 87
شهریور 87
آبان 87
دی 87
فروردین 89


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
دی 86 - آتش عشق

آمار بازدید
بازدید کل :237941
بازدید امروز : 3
 RSS 

تنها ...

نمی دانم آغاز کردن سخت است یا من بلد نیستم ؟نمی دانم پرواز کردن سخت است یا پرهای پرواز من شکسته ؟ نمی دانم فریاد زدن سخت است یا به سکوت عادت کرده ام؟ نمی دانم عاشقی سخت است یا من ... یا من ... بلد نیستم تمامش کنم . فعل های ذهن من ، تاب تمام کردن عشق را ندارند ... ادعای عاشقی ، کمر واژه هایم را می شکند ...به راستی عاشقی ، ادعای غریبی است ... خودت باشی ، اما خودت نباشی . همه معشوق شوی و برای معشوق شوی و در معشوق ذوب شوی ... عاشقی آتشت می زند ... آتش عشق ، خاکسترت می کند ... معشوق ، خاکسترت را می خرد و چه خوب هم می خرد ... به بهای خودش ... و چه شیرین لحظه ای است ، لحظه ی دیدار ...

 لحظه ی دیدار نزدیک است .

باز من دیوانه ام ، مستم

باز می لرزد دلم ، دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

های ! نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ !

های ! نپریشی صفای زلفکم را ، دست !

و آبرویم را نریزی دل !

- لحظه ی دیدار نزدیک است .

 زندگی عجیب بازی ها دارد ...دل و دینت را محکم نگیری ، می گیرد... عشق را فریاد می کنم ... مگر عشق در این میانه به فریادم برسد ...

 

  در وصل هم ز شوق تو ای گل در آتشم

عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست

عمری است در هوای تو می سوزم و خوشم



نویسنده : م . روستائی » ساعت 1:39 صبح روز یکشنبه 86 دی 23

<      1   2