سلام
................
آتش عشق
كيست كآشفتة آن زلف چليپا نشود ؟ديده اي نيست كه بيند تو و شيدا نشود
ناز كن ناز ، كه دلها همه در بند تواند غمزه كن غمزه كه دلبر چو تو پيدا نشود
رخ نما تا همه خوبان خجل از خويش شوند گر كِشي پرده ز رُخ كيست كه رُسوا نشود
آتش عشق بيفزا ، غمِ دل افزون كُن اين دل غمزده نتوان كه غم افزا نشود
چاره اي نيست به جُز سوختن از آتش عشق آتشي ده كه بيفتد به دل و پا نشود
ذرّه اي نيست كه از لطف تو هامون نبودقطره اي نيست كه از مهر تو دريا نشود
سر به خاك سر كوي تو نهد جان ، اي دوست جان چه باشد كه فداي رُخ زيبا نشود