هو الشهيد ...
آييييييي گفتي ...
مي دوني اوجش كجاست ؟
مي گن عصر عاشورا ... زينب خيلي داغ ديده بود ... 18 تا جوون بني هاشمي ... 72 صحابه ي با وفا ...داغ پسر و برادر و برادر زاده ها ... ديگه نا نداشت ... ديگه نمونده بود داغي كه نديده باشه ...
امام سجاد مي گه موندم ببينم عمه ام چي كار مي كنه با اين همه داغ... با اين همه مصيبت ...
مي دوني چي شد ؟
زينب از خيمه رفت بيرون ... روي خاك داغ كربلا ... افتاد به سجده و گفت : اللهم لك الحمد حمد الشاكرين لك ....
.
مي دوني ديشب جات خيلي خالي بود ؟
يا هو ...