• وبلاگ : آتش عشق
  • يادداشت : چشم هاي درد كشيده
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نگهبان بهشت 

    سلام و تبريك

    در ضمن شعري كه همايش خوونديد عالي بود

    انصافا بايد به شعرتون هم يك جايزه ديگر ميدادن

    سلام

    دليل نميشه كه دير برسم اين‌ها رو نخونم و نظر ندم

    خيلي زيبا بود

    مي خنده و درد ميكشه

    خوشا به حالت اي روستايي! چه شاد و خرم چه با صفايي!

    موندم توي صفاي روستايي!

    توي نوشته هات صفا و صداقت موج ميزنه! قشنگ هم مينويسي!

    اما خوب شايدم چون از او نوشتي نوشته هات قشنگ شده! كدوم يکي درسته ؟

    از خاطرات شهدا و جانبازان زياد کتاب ميخونم.... باهاشون زندگي ميکنم.

    اما هيچ برخوردي به بعضي از بچه هاي جانبازان که..... متاسفم براشون. و براي پدرانشون از خدا صبر ميخوام.

    من تازه به جمع شما پيوستم مياي ديدنم ؟ منتظرم

    دست گرمي كه زمهر ـ بفشارد دستت ـ

    در همه شهر مجوي

    گل اگر در دل باغ ـ بر تو لبخند زند ـ

    بنگرش، ليك مبوي!

    لب گرمي كه ز عشق ـ ننشيند بلبت ـ

    به همه عمر، مخواه!

    سخني كز سر راز ـ زده در جانت چنگ ـ

    بلبت نيز، مگو!

    چاه هم با من و تو بيگانه است!

    سلام
    شهدا و جانبازان رفتند تا ما طعم آزادگي را بچشيم

    خوب بود
    يا علي

    + ندا 

    سلام اومدم بگم حالا ديگه نه شارژ دارم و نه كامپيوتر

    شاد با شي

    ولي هميشه به يادتم

    يا علي

    + ... 
    salam
    ey kash mitavanestim 0.0000001 saniye az haghe anan ra eda konim


    سلام وفا

    كار تداريم كي بوده و كجا بوده و چرا بوده

    ولي مي فهميم چقدر مرد بوده كه!

    و البته خوب مي فهميم كه ادبيات قشنگ بيان يه ديالوگ كوچيك چقدر ميتونه تاثير گذار و احساس دهنده باشه...

    راستي نفهميديم مدار منطقي چي شد؟ دي! فضول!

    + ميم نقطه 
    سلام
    شهيد اويني در مورد يکي از همين آدمها ميگن:
    اگر انقلاب اسلامي هيچ کاري جز تربيت اين آدمها نمي کرد باز هم مي ارزيد که اين همه هزينه و خون به پاي درخت انقلاب بريزه!

    حزب الله !مرداني که طوفان حوادث خم به ابرويشان نمي آورد!

    يا علي مددي!

    سلام... كتابي هست به نام از شلمچه تا تكريت... خاطرات يك اسير ايراني در زندانهاي عراق....بايد خواند و ديد كه چه بلايي بر سر فرزندان اين آب و خاك مي آوردند.... اما حيف كه ديگر نه نشاني از صدام هست و نه آن آدمهاي مزدور و نه شكايتي و نه ....