هو الشهيد ...
آخ از فردا ...
يادته بهت وعده ي يه پست رو داده بودم ... امروز مي زارم ... مخصوص تو و اونايي كه مي خوان برن مكه ...
شايد قبلا برات تعريف كرده باشم ...
ولي باز شنيدنش داغشو بيشتر مي كنه ...
يه چيزي رو دقت كرده بودي ؟ ديدي هر كدوم اين عاشقا چقدر درد و رنج و زجر كشيدن تا به وصال برسن ؟ نحوه ي شهادت هر يك از اون 72 تن رو بين ... داغ زينبو ببين ... صورت نيلي بچه ها و گوشهاي پاره رو ببين ... ضربه هاي شلاق رو ببين ....
هي ...من كجا و لياقت عاشقي كجا ؟
اصلا من كجا و لياقت فكر كردن به عشق كجا ؟
راست مي گي ... من را نشايد كه ميزان عشق حسين و زينب باشم ...
يا هو ...