آتش که شعله می کشد ... دود که بلند می شود ... نگاهت تار می شود ... چشمانت می سوزد ...
آتش شعله کشید ...دود بلند شد ... نگاهمان تار شد ... اما جای چشمانمان ، دل هایمان سوخت ....
من می نویسم آتش ... تو بخوان خون
من می نویسم دود ... تو بخوان آه
من می نویسم شهادت ... تو بخوان عشق
آتش ... حسینیه ... رهپویان وصال ... و چه وصال شیرینی بود ، این وداع تلخ ...
نویسنده : م . روستائی » ساعت
9:57 عصر روز یکشنبه 87 فروردین 25
نظرات شما ()