سفارش تبلیغ
صبا ویژن





درباره نویسنده
پرواز - آتش عشق
م . روستائی
بیان شوق چه حاجت که شرح آتش دل / توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد ...
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
خرداد 87
تیر 87
مرداد 87
شهریور 87
آبان 87
دی 87
فروردین 89


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
پرواز - آتش عشق

آمار بازدید
بازدید کل :238198
بازدید امروز : 5
 RSS 

به نام خدا

سخت تر از نوشتن ، گیر کردن توی دوراهی نوشتن و ننوشتن است .اینکه ساعت ها با خودت کلنجار بروی و هی واژه خط خطی کنی و کاغذ مچاله کنی و آخرش هم نفهمی این حرف ها را باید بنویسی یا بگذاری توی دلت بگندند .حرف هایی که می دانی ماندنش خودت را عذاب می دهد و گفتنش شاید دیگران را ... همان دیگرانی که دوستشان داری و نمی خواهی با دیدن غم ها و نگرانی ها و تردید هایت ، ناراحتشان کنی ... شاید برای شما هم پیش آمده باشد . ماندن توی دوراهی گفتن و نگفتن ... نوشتن و ننوشتن ... سخت است ... گاهی انتهای تمام مسیرهای ذهنم به بن بست می رسد . جایی خواندم که نوشته بود:« در بن بست هم راه آسمان باز است ... پرواز کردن را بیاموز » ... به پرواز فکر می کنم ... پروازی به بلندای خیال ...

* ربطی به نوشته ام ندارد ؛ اما غزل زیبایی است ...

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود              گاهی تمام حادثه از دست می رود

گاهی همان کسی که دم از عقل میزند              در راه هوشیاری خود مست می رود

گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست      وقتی که قلب خون شده بشکست میرود

اول اگرچه با سخن از عشق آمده                     آخر خلاف آنچه که گفته است می رود

گاه کسی نشسته که غوغا به پا کند               وقتی غبار معرکه بنشست می رود

اینجا یکی برای خودش حکم می دهد                 آن دیگری همیشه به پیوست می رود

وای از غرور تازه به دوران رسیده ای                   وقتی میان طایفه ای پست می رود

هرجند مضحک است و پر از خنده های تلخ           بر ما هرآنچه لایقمان هست می رود

این لحظه ها که قیمت قد کمان ماست              تیریست بی نشانه که از شصت می رود

بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند            اما مسیر جاده به بن بست می رود

افشین یداللهی



نویسنده : » ساعت 7:27 عصر روز چهارشنبه 87 خرداد 15