مي گفت بد اخلاقي ... راست هم مي گفت ؛ حوصله ندارم . درست و حسابي جواب حرف هايش را نمي دهم ...
بد اخلاقم! راست مي گويند! حوصله، اصلا ندارم... درست و حسابي كه.... كلا با كسي حرف نمي زنم!
دو قدم تا ديوانه شدن به معناي كامل!
كجايي تو؟.... از آن دوست هاي دوست دل من هم مي خواهد!
(حال حرف زدن ندارم ... زنگ مي زنم . برام حرف بزن... منچيزي نمي گم... تو فقط برام حرف بزن.. خب؟/
سلام
چرا نظرات تعطيله؟؟؟
كار خوبي نيست
همين!
نميدونم چرا قسمت نظرات پستهاي بالايي باز نشد...شايد خودتون بستيد يا شايد ايراد فني.....
ولي نميدونم چي ميشه توي بهار.... که هممون يه جوري ميشيم!
يکي ميگفت آدمها توي بهار عاشق ميشن....
و يکي ديگه ميگفت توي بهار
آدمها زود کلافه ميشن!
من نمي دونم فقط چرا هممون يه جوري شديم؟؟؟
بسم الله
باسلام و تشكر از شركت شما در جنبش وبلاگي ((به برادرم مسيح))،با گذاشتن لوگوي وبلاگ مربوطه در سايت يا وبلاگتان،ما را در هر چه بهتر انجام شدن اين امر مهم ياري دهيد.
براي اطلاعات بيشتر به وبلاگ ((برادرم مسيح))مراجعه فرماييد.
حرف دل بود
نظر نداره
فقط تامل از نوع عميق
و اگه طرف مثه من سيب زميني نباشه و غيرت داشته باشه يه آه بلند
حرف دل بود. زيبا نگاشتيد. موفق باشيد.
دو كوهه السلام اي خانه عشق ......
زيبا نوشتيد
فقط افسوس كه از راهيان بديار باقي شتافته راهيان نور نمي نويسي ؛راهياني كه به هنگام عزيمت بديار شهدا اتوبوسهاي حامل اين عزيزان ميانه راه دچار تصادف شده اند ؛؛
بنده شخصا سر صحنه تصادف بوده ام حدودا يكماه پيش 20 كيلومتري اهواز نزديگي روستائي بنام اسلام اباد دو اتوبوسي از راهيان نور دچار تصادف شديد شد كه منجر به شهادت چند نفر از اين عزيزان شد
هنگاميكه محبور به خارج كردن پيكر عزيزان بوديم به ياد شلمچه سال 64 افتادم كه چه همهمه و غوغائي بپا بود ؛
لا اله الاالله
لاحول ولاقوه الا بلله العلي العظيم
خدايا مرا ببخش
سلي!
خوبي؟!
منم خوبم
توچرا اونو نيگاش كردي؟
رها از كي زهرا سادات شد؟ و تو انقدر دلداده شدي كه مه مه ت رو بي جواب گذاردي و به ايشون جواب دادي؟ قهر قهر قهر تا روز قيامت!
.... .... .... .... .... .... ........... ......... ......... ........... .......... .............. ........... ............ ............ .... ..... ..... ...... ...... ......... ............. ............................................................. .................................................................... ................................................................................................
واژهادر قفس دل مي مانند تا تو از صداي تپش دل واژهايم را دريابي وخود حسشان كني..... < language=java> >
سلام خانم خانوما
كلي دلم برات تنگ شده . چطوري خوبي؟
خيلي قشنگ نوشتي خيلييييييي....
حسابي دوباره هواييمون كردي
التماس دعا
اللهم عجل لوليك الفرج
قلبها که اجاره اي شوند
زندگي ارزان مي شود بي ارزش مي شود
قلبها که اجاره اي شوند مستاجرها که هيچ کدام مثل صاحب خانه اش که نيستند دلشان که نسوخته خرابش مي کنند و بعد مي روند پي کارشان
يا بدتر يک وقت چشم باز مي کني مي بيني اين مستاجر جديد بدجور جا خوش کرده حالا ادعاي صاحب خانه بودن دارد و آن وقت واي بر زندگي
کربلاي ايران يادت مي آورد صاحب خانه کيست يادت مي آورد آنهايي که دلشان را ارزان اجاره ندادند به هرکسي ندادند روزي پرکشيدند و اسمان شد خانه شان رفتند کنار صاحب خانه ي دلشان
کربلاي ايران خيلي چيزها را به يادت مي آورد اما وقتي برگشتي نکند دوباره رنگ دنيا فريبت دهد و صاحب خانه را يادت برود و ....
...
سلامرسيدن به خيرارادتمنديم دوست فعال خوبم